پریسا آغداشلو :این روزها دوباره بحث تغییر نام افغانستان به خراسان در بین محافل
سیاسی این کشور بالا گرفته است . اندیشه تغییر نام افغانستان ریشه ای
قدیمی دارد و شاید از همان آغاز گسترش این نام در باور هیچکس نمی گنجید که
تاسالها بعد این نام باقی بماند . هم اکنون با توجه به اقوام بزرگ دیگر
در افغانستان ،این نام بیشتر به زیر علامت سئوال رفته است
عدم بروز اعتراض مردم این کشور نسبت به نام سرزمین خود بخاطر نبود فضای دموکراتیک در این کشور بوده است .
در طی چند سال گذشته جنگ بر سر تغییر نام افغانستان به خراسان محدود به
مراکز آکادمیک و نشریات تخصصی بود اما امروز این دعواها پا به عرصه سیاست
گذارده و ابعاد جدیدی یافته است .
با نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری افغانستان از حالا می توان تنش ها را بیشتر حس کرد.
طرفداران تغییر نام افغانستان ، حتی به دبیرکل سازمان ملل متحد هم
نامه نوشته و کمک خواسته اند . از طرفی پشتون ها هم بیکار ننشسته اند و
مستقیما شاه بیت بزرگان تاجیک از جمله احمد شاه مسعود فقید و همچنین
برهان الدین ربانی را مورد حمله خویش قرار داده اند .
طرح نهایی تغییر نام افغانستان به خراسان توسط آقای بصیر کامجو به
مجامع مختلف این کشور ارایه شده است که بجز پشتونها بقیه اقوام این کشور
از آن حمایت کرده اند .
سردمداران پشتونها که توان ایستادگی در مقابل نام قدیمی و باشکوه
خراسان را ندارند از هم اکنون دست به ترور شخصیتی بزرگان خراسان زده اند و
در یکی از اقدامات خود به معتبرترین شخصیت خراسانی حال حاضر ایران تاخته
اند !
علی احمد قندهاری از پشتون های تندرو می گوید : احمدشاه یک جنایتکار و
خائن بود و جماعت در پرده نشین ارد بزرگ هم فکر می کنند قوم افغان بر می
گردد به دونیم صدسال پیش و استانی از ایران می گردند .
شاید دلیل آنکه ارد بزرگ در چنین مقطع زمانی مورد حمله واقع می شود رابطه دوستی او با احمد شاه مسعود و همچنین قوم تاجیک باشد .
اگر نگاهی دقیق به حاکمیت افغانستان در طی این دویست ساله بیفکنیم
متوجه می شویم در تمام این دوران ، حاکمیت در دست اقلیت پشتون بوده است و
لذا اقوام دیگر این کشور برای اعاده حیثت خود و خارج شدن از زیر سیطره
پشتونها که این روزها هر کاری می کنند تا زبان فارسی را در افغانستان
نابود کنند در حال دفاع از نام زیبای خراسان هستند تا بتوانند سیطره
وحشتناک قبایل پشتون را کاهش دهند .
بر کسی پوشیده نیست که پشتونها قبایل توسعه نیافته ایی هستند که شدیدا
تحت نفوذ مذهبیون و فرقه هایی قرار دارند که از سوی عربستان و امارات
حمایت می شوند .
جنگ های طالبان با نیروهای ناتو در این منطقه امکان بازسازی و ترمیم خرابیها را از طرف دولت و نهاد های بین المللی گرفته است .
با این وصف حوزه نفوذ پشتونها در دستگاههای دولتی مافق تصور است قبایل
دیگر بر این باورند که تا وقتی نفوذ پشتونها در حاکمیت وجود دارد امکان
رشد افغانستان فراهم نیست .
مقالات بسیاری در طی هفته های اخیر نگاشته شده و همه به پشتونها در مورد تجزیه افغانستان هشدار می دهند .
آنها معتقدند بهترین راه برای خلاص شدن از فرهنگ بدوی پشتونها ، تجزیه
افغانستان است . که انجام آن هم چندان دور از ذهن نیست . جامعه بین المللی
اگر نتواند پشتونها را به نظم درست اجتماعی باز گرداند مسلما به
گزینه تجزیه افغانستان توجه خواهد کرد چرا که سوار شدن دوباره پشتونها
بر کشوری به این بزرگی امکاناتی دو چندان را در اختیار آنها قرار خواهد
داد . پس همان بهتر که معدود سرزمین های پشتون نشین را به خود آنها
واگذارند تا بدین شکل مستقیما با یک کشور کوچک قومی رو در رو باشند .
شرایط موجود در پاکستان هم این خواست را تشدید کرده است .
بهر شکل افغانستان دو راه بیشتر در پیش رو ندارد :
۱- تقسیم قدرت و فدرالیزم
۲- تجزیه