علي رنجي پور
«بين بچه هاي رزمنده مجيد، حسين، علي اکبر و اصغر بودند، اما از کامبيز و ايرج خبري نبود.» اين نقل قول يک محفل خصوصي دوستانه و پاي بساط چاي و قليان نيست، يا از آن دست حرف هايي که توي بحث هاي داغ تاکسي ها و اتوبوس ها و بعضاً مترو درمي گيرد. اين عين صحبت شهردار در مراسم افتتاحيه پروژه هاي منطقه 10 تهران است. محمدباقر قاليباف وقتي از خاطرات انقلاب و جنگ گفت، آداب سخنراني هاي رسمي را فراموش کرد و با لحن عاميانه و نوستالژيک خاطرات نسل خودش را به رخ امروزي ها کشيد که قاعدتاً «کامبيز»ها و «ايرج »ها نمايندگي اش مي کنند. با اين حال لحن شهردار خالي از کنايه هم نبود. روزگاري که محمود احمدي نژاد پست هاي حساس را ميان مکتبي هاي اطراف خود قسمت مي کرد، بعضي ها توي همان محافل خصوصي و پاي بساط چاي و قليان مي پرسيدند، اين چه دولت مکتبي است که اسم وزرا و معاونان و ياران رئيس جمهورش اسفنديار و مهرداد، پرويز و کامران و خسرو و کيومرث و... است. به هر حال اين شوخي ها و کنايه ها به کنار. فراموش نکنيم به قول جناب استاد بيضايي در نمايش «سلطان مار» اسم ها از آسمان مي آيند. آقاي رحمانيان هم دقيقاً همين نکته را در مطلبي که ديروز در روزنامه چاپ شد، نوشته بودند.