پریسا آغداشلو :تغییرات
در وادی اندیشه ایرانی چنان به سرعت در حال دگرگونیست که رصد شرایط حاضر
نیاز به صرف انرژی فراوان دارد . پس از یک دوره نسبتا طولانی در روشنفکری
دینی که با بازرگان و شریعتی و در نهایت سروش به پایان رسید امروز شاهد
رشد و ظهور روشنفکری ملی و میهنی هستیم . و آن ظهور ارد بزرگ با اندیشه
های ناب در این حوزه است .
باید
پرسید چه چیزهایی باعث سرخوردگی جوانان امروز شده که دیگر رقبتی به
روشنفکران حوزه دینی ندارند . آیا عملکرد و بازده اشخاصی مانند سروش چنین
وضعی را باعث شده است ؟ !
کسی نمی تواند کتمان کند که سیل احساسات نسل
جوان دهه 60 و 70 به سوی سروش در نهایت به شوره زار و برهوت تصوف رسید . و
این دقیقا همان نقطه ایی است که اندیشمندانی نظیر ارد بزرگ در مورد آن
هشدار می دادند و توده را از آن باز می خواندند . ارد بزرگ می گوید :
سرزمینی که جوانانش دارای افکاری صوفیانه هستند ، بزودی بردگی را نیز
تجربه می کنند .
سیر افکار مترقی و انقلابی دکتر علی شریعتی در خماری
و سماء مولوی مابانه سروش گم شد و در نتیجه قدرت همراهی و جذبه ذاتی خویش
را از دست داد .
سروش همانطور که سن و سالش بالا می رود فاصله
خود با نسل نوی ایران را نیز هر روز بیشتر و بیشتر می نماید تا بدین حد
که جدایی مفرط مابین اندیشه های نو خواسته جوانان امروز و اندیشه های او
آشکار شده است .
دکتر
عبدالکریم سروش با غرق شدن در عالم تصوف که برآیندی جبری است بخاطر آغشته
شدن در سم عشق و فلسفه حوزه روابط اجتماعی و فکری خویش را نیز به نابودی
کشاند نسل امروز دیگر پس از یک دوره نسبتا طولانی فترت و خمودگی دوباره در
حال پیدا نمودن خویش و رسیدن به شاخه های باروری است . و در این بین افکار
نو خواسته و پر انرژی ارد بزرگ برای رساندن ایران به عنوان یک امپراتوری
فرهمند و بارور بسیار مورد توجه قرار گرفته است .
آنچه
باعث شده است اندیشه های ارد بزرگ مورد توجه جوانان قرار گیرد میل به
دگرگونی و تغییر است ارد بزرگ مسیر باروری ملی و بالا بردن جایگاه اجتماعی
ایرانیان را در عرصه های داخلی و بین المللی عنوان می کند . او از تلاش بی
وقفه در حوزه های گوناگون داخلی یاد می کند که در نهایت به دو تعبیر کاملا
آشکار می رسد اول احترام به آزادی و سپس ارزش نهادن به خواسته های ملی است
.
در بعد بین المللی او خواستار بهم ریختن شرایط ژئوپلتیک و
ژئواستراتژیک حال حاضر ایران و منطقه است . او معتقد است نقشه قاره های
جهان باید دگرگون شود و می گوید اروپا به خاطر پیشینه تمدنی خود که همان
یونان باستان است توانست در قالب یک قاره کوچک اما کارآمد مسیر وحدت در
حوزه های گوناگون را طی کند حال آنکه آسیا در دست دو حوزه چینی تباران و
عربها تقسیم شده و حوزه تمدنی ایران باستان که از کشمیر تا مدیترانه است
ناپدید و کم رنگ شده است . او معتقد است باید قاره ایی جدید به نام قاره
کهن شکل گیرد که در برگیرنده حوزه تمدن ایران باشد تا ایران بتواند در آن
قالب کارکردهای واقعی و تاریخی خویش را به نمایش بگذارد .
چنین خواستی
و انجام آن گوشه گیری جوانان ایرانی را از بین می برد و خواسته های
تجزیه طلبانه و منطقه گراییهای خرد و کوچک را کمرنگ می کند و موجب وحدت
ملی می گردد .
ارد بزرگ همزمان با نظریه قاره کهن خود اندیشه تحقیر
جهان از سوی دنیای غرب در قالب دهکده کوچک جهانی را نیز مورد نقد قرار
داده و پایه های استدلالی آن را به چالش می طلبد و آشکار می نماید که این
نظریه کاملا اشتباه و هدفمند از سوی دنیای غرب دنبال می شده است .
او
نظریه دهکده کوچک جهانی مک لوهان کانادایی را عامل نابود سازی خرده فرهنگ
ها و اندیشه های سرزمین های دیگر در درون بافت فکری جهان غرب می داند .
او
می گوید غربی ها بدین خاطر بر طبل دهکده کوچک جهانی می کوبند که تصور می
کردند با جهانی سازی اینترنت و همچنین زبان خود و تسلط بر سیستم سخت
افزاری آن می توانند کشورهای دارای ریشه های باستانی همچون ایران را به
وادادگی فرهنگی و هضم شدن در درون فرهنگ تهی خویش وادارند . حال آنکه این
اتفاق نتیجه ایی کاملا عکس را به همراه داشته و ما شاهد رشد و انتشار
اندیشه های باستانی و دارای ریشه فکری هستیم ارد بزرگ در نظریه کهکشان
بزرگ اندیشه خود به برتری فرهنگ ایرانی بر اندیشه های مهاجم اشاره کرده
است .
این سیر حرکتی و اندیشمندانه ارد بزرگ توانسته صدها هزار از
وبلاگ نویسان ایران را همراه کند و در ضمن موجب فخر ملی گردد . از سوی
دیگر اندیشه های او در کتاب آرمان نامه نیز توانسته خرد و آرمانهای تاریخی
ایرانیان را زنده سازد .
این همه باعث شده است نسل امروز از وادی
وحشتناک تصوف دور گشته و انرژی های جوانان ما را به بالفعل در آورد و این
خود آینده ایی بسیار باشکوه برای ایران عزیز نوید می دهد .
منبع :
http://parisaaghdashloo.bloghaa.com